هفدهم دی تولد هستی دختر عموی ویانا
خرید با ویانا خیلی مشکل شده
ویانا خانم خیلی رفتارهایش شبیه پسر . واقعاً بعضی مواقع به کارهای ویانا با تعجب نگاه میکنم . هر وقت بخواهیم با ویانا برویم خرید واقعاً آدم پشیمان می شود برای مثال دیروز مامان وحیده برای اداره باید مانتوی می گرفتنم وقتی که رفتیم مانتو فروشی ویانا خیلی خیلی شیطونی کرد اولاً که فضای مانتو فروشی خیلی بزرگ بود ویانا فقط در حال دو کردن داخل فروشگاه بود بعد از در ورودی که اتوماتیک باز و بسته می شد خیلی خوشش آمده بود مرتب می رفت بیرون می آمد داخل آخر سر هم آمدند تذکر دادند که ویانا بیاد داخل فروشگاه در خیلی باز و بسته می کند بعدش که آمد داخل کفش و کاپشن و جوراب درآورده بود می گفت گرم عرق کردم به زور ویانا را مجبور کردم که داخل صندلی بنشیند تا شلوار م...
نویسنده :
مامان ويانا
9:06
شیطنت ویانا توی مهد کودک
دیروز ویانا سر میز صبحانه توی مهد همکلایش فاطمه را صورتش چنگ انداخته بود موقع هم که رفتم ویانا را بیاورم صبر کردم که مادر فاطمه بیاید تا معذرت بخواهم ولی پدربزرگ فاطمه آمده بوده بود بعد از معذرت خواهی هر چی به ویانا گفتم که دیگر این کار را نکند گفت آخه چای من را خواسته فاطمه بگیره به خاطر این زدم و با خنده و اشتیاق تمام برای مامان پروین پشت تلفن تعریف می کرد که چکار کرده ...
نویسنده :
مامان ويانا
8:34
لباس شستن ویانا
دیروز مامان وحیده داخل آشپرخانه بود ویانا توی حمام مشغول شستن سنگ هایی که از مهد کودک تعطیل شده بود توی خیابان و دیوار پیدا کرده بود و با خودش آورده بود خانه که با آنها بازی کند ( هر روز ویانا از مهد که تعطیل میشود یک کیسه فریزر از مامان وحیده می خواست که سنگ جمع کند بخصوص یک دیوار آجری سمت مهد هست که خیلی ویانا آن دیوار را دوست دارد انگشت می کند داخل آجر که سنگ ریز از داخل دیوار بیاورد بیرون دیروز عابران پیاده که رد می شدند به کارهای ویانا نگاه می کردند که دارد داخل دیوار دنبال چی می گردد ؟ من هم به یکی از خانمهای که داشت نگاه می کرد گفتم تحقیق علمی ) به خیال خودم که ویانا داخل حمام فقط در حال شستن سنگ یک دفعه رفتم به ویانا سر بزنم ...
نویسنده :
مامان ويانا
7:23
لجبازی های ویانا
ویانا روز به روز که به بزرگتر میشود خیلی لجبازی هایش بیشتر می شود واقعاً بعضی مواقع به خاطر لجبازی های ویانا مجبور می شود که حسابی من و باباسعید با ویانا برخورد جدی کنیم (دعوا و داد بزنیم سر ویانا) هر چیزی که می خواهد فکر می کند که باید گریه کند تا به خواسته هایش برسد واقعاً این رفتار ویانا شده جنگ عصاب توی خانه.
نویسنده :
مامان ويانا
7:47
این برای مسابقه نی نی وبلاگ آماده کردم بودم ولی هر کاری کردم سایز عکس کم نشد
ششم دی اولین شبی که ویانا بدون می می خوابیده
دیروز اولین شبی بود که خیلی راحت خوابیدم ویانا قبل از خواب بابا سعید به ویانا داخل شیشه شیر داد خورد و اصلاً نزدیک می می نیامد ولی دیروز بعدازظهر خیلی ویانا بداخلاق شده بود اصلاً نمی گذاشت هیچ کاری انجام بدهم الان هر کی برود خانه ما فکر می کند داخل خانه زلزله آمده خیلی آشفته بازار فقط تنواستم با ویانا غذا درست کنم .
نویسنده :
مامان ويانا
8:53